پادکست روزها در راه | قسمت سیزدهم | برف بود و آب شد

  • دانلود فایل صوتی
  • متن قسمت
    • 013- روزها در راه

      ۵۷/۱۲/۲۱

      عقب نشستند. دستگاه رهبری انقلاب دولت طالقانی رادیو تله‌ویزیون، شورای انقلاب دادستان کل پشت سر هم تأکید کردند که منظور از حجاب چنین و چنان نبود . اجبار در کار نیست. مزاحمان زنان ضدانقلابیند و کاش عبرت بگیرند و بعداً کمی حرف‌ها را بسنجند. گرچه امیدی نیست و به نظر می‌رسد که بدجوری برای مطبوعات دورخیز کرده‌اند. معلوم نیست با این همه امکانات چه اصراری دارند اطلاعات و کیهان و آیندگان را تصرف کنند. چرا یکی دو تا روزنامه راه نمی اندازند و این‌ها را بایکوت نمی‌کنند. روش حمله‌ها طوری است که فقط همین قلعه ها را فتح کنند.

      دوستی می گفت با وجود همه امکانات نمی‌توانند روزنامه بدرد بخوری علم کنند. چون نه روزنامه نگار بلد دارند و نه حرفی خاص. اگر اینطور باشد نقطه ضعف بزرگی است و نشان می‌دهد که چطور روحانیت با اینکه اکثریت ملت را پشت سر خود دارد برای حکومت کردن به تکنسین‌ها و کادرهای روشنفکر احتیاج دارد. مخصوصاً که روحانیت اساساً می‌خواهد در همین چهارچوب موجود و ملاک‌هائی که وجود دارد اجتماع را اداره کند. نمی خواهد اجتماعی با ماهیت و روابط دیگر بسازد.

      یکی از نعل واروهای انقلاب ایران اینست که از زمان اصل چهار برنامه ریزی آموزش امریکائی شد. کتاب‌های درسی به سبک و شیوه و با روحیه کتابهای آمریکائی نوشته شد، بسیاری از مطالب آن هم ترجمه بود دید و برداشت از زندگی علم تاریخ سیستم ارزش‌ها و غیره آمریکائی شد همین طور مطالب مجله‌های پیک با چند صد هزار تیراژ در طی چندین سال اما نتیجه برگشت به اسلام و ضدیت با فرهنگ غرب.

      ۵۷/۱۲/۲۲

      خمینی در سخنرانی گورستان بقیع قم گفته است که این نهضت از پانزده خرداد شروع شد ملی ،نیست دموکراتیک نیست و فقط اسلامی است... من گمان میکنم انقلاب اسلامی ایران سه خصلت اساسی و پیوسته دارد که هر خصلتی به آن دوتای دیگر پیوسته است انقلاب اسلامی ایران از نظر داخلی ملی و فرهنگی و از نظر خارجی ضد امپریالیستی بود.

      ۱ شعار اصلی انقلاب ایران این بود ،استقلال ،آزادی ،حکومت یا جمهوری اسلامی استقلال و آزادی خواستهای دموکراتیک و ملی است. استقلال ملت در برابر نیروهای خارجی و نیز آزادی آنها حکومت یا جمهوری اسلامی هم برای این بود که با وجود رژیم سابق نه استقلال امکان داشت به آزادی خواسته‌ای این انقلاب (اگر به زبان فرنگی بخواهیم بیانکنیم) بورژوا دموکراتیک بود. این انقلاب به مناسبت استقلال و آزادی خواهی ضد امپریالیستی بود.

      -۲- چون ضد امپریالیستی بود ملی بود یعنی موضوع را از این طرف هم می توان شروع کرد و دید هر انقلاب ضد امپریالیستی ناچار ملی است. این انقلاب به علت خصلت ضد امپریالیستی در پهنه اقتصاد ضرورتاً بورژوائی ملی» بود.

      - انقلاب ایران در زمینه فرهنگی بازگشت به خود و در نتیجه لزوماً ملی و ضد امپریالیستی بود. هجوم اقتصادی امپریالیسم بدون هجوم فرهنگی ممکن نیست زیرا اولاً فرهنگ امپریالیسم اقتصادی است ،سینما، موسیقی هنر نقاشی) و ...) کتاب صنعت و کالای صادراتی است. ثانیاً همراه با هجوم تکنولوژی امپریالیستی فرهنگ و زبان (اکثراً انگلیسی آن را هم باید آموخت کمپیوتر و بازاریابی و بانکداری و دلالی و شرکت های چند ملیتی و ...)

      انقلاب ایران به علت ضد امپریالیستی بودن در زمینه فرهنگی ناچار ملی بود : فرهنگ ملی.

      اما در خصلت کلی این انقلاب اسلامی بود زیرا این جنبههای فرهنگی - اقتصادی - ضد امپریالیستی با نیروی اسلام به حرکت درآمدند یا لااقل متشکل و هماهنگ شدند. اسلام نیروی محرک یا موتور آنها ،بود قلعه و جان پناه تئوریک این جنبش بود. این پایگاه هم پاسخگوی خواستهای فرهنگی هم خواستهای اقتصادی بود و از این تخته پرش پریدن و هجوم بردن به امپریالیسم ممکن میشد پس) ضد امپریالیستی هم بود در این جنگ اسلام مثل زرهی مبارزان را حفظ و حراست می کرد.

      بعد از تحریر انقلاب فرهنگی که میگویم منظور انقلاب اخلاقی مبارزه با ظلم و... و دگرگونی ارزشها

      آیا شکست تجربه، مارکسیسم در ایران حزب توده و جهان استالینیسم و تجربه های بعد از جنگ تصفیه روحانیت در دوره رضاشاه و بعد جداشدن از اوقاف و درآمد زمین و پیوند خوردن با مردم و خورده بورژوازی - تحقیر سلطنت پهلوی نسبت به روحانیان و مبارز شدن اینها در روی آوردن مردم به مذهب در مذهبی شدن نهضت اثر نداشت؟

      ۵۷/۱۲/۲۳

      چی بود و چی شد زیباترین واقعه شگفت انگیزترین انفجار نوری که در عمرم دیده

      بودم چه زود و چه آسان به ابتذال کشیده شد. این انقلاب عجیب را می گویم که از نمازگزاردن در میدانهای شهر تا بانگ الله اکبر شبانه روی پشت بام ها در ساعتهای منع رفت و آمد و گل به تفنگ زدن تا در خیابان نشستن و سرما و سختی زمستان را به جان خریدن به همه شکلی بروز کرده بود فقط در ۱۵ روز به وحشیگری خودکامگی و انحصار طلبی کشیده شد؛ از اعلامیه حرکت به قم تا نطق گورستان بقیع در این فاصله حمله به روزنامه ها فتوا درباره گوشت و حجاب حمله به دولت و کاخ ها حمله به ملیون دموکرات ها چپ،ها ،حمله غیر مستقیم به سنی،ها دفاع از مستضعفین و انقلاب را مال آنها دانستن و دیگران را کنار گذاشتن همه اینها اتفاق افتاد و چه اتفاقات مبتذل و حقیری

      دیروز هم یازده نفر را کشتند نیک خواه هم یکی از آنها بود انگار ملت انقلاب کرد تا حساب سانسورچیهای پادو را .برسد واقعاً که در کشتن هم عدالتی نیست. روحیه کسانی که میبینم و میشناسم هیچ خوب نیست همه سرخورده و مأیوسند و من بدتر از همه دو روز است که حتی نمی توانم چیزی بخوانم تا چه رسد به نوشتن افتضاح است. افسردگی، بدتر از آن دلمردگی باز شارلاتانها دارند جلو می افتند و آش همان آش و کاسه همان کاسه می.شود چون که دیکتاتوری دارد میآید و وقتی که بیاید پی آمدهایش آید؛ آن هاله تباه و ستمکاری که دور دیکتاتور حلقه میزند چه نویدها که به خود ندادیم و چه زود همه چیز محو شد انگار برف بود و آب شد یا زرورق بود و آتش گرفت؛ آتش بازی بود و در تاریکی گم شد باز ترس مثل شبحی دارد از توی تاریکی پیدایش میشود و همچنان که مثل ابر و دود میآید فضا را تاریک میکند هوا سنگین و نفس کشیدن دشوار میشود، باید به احتیاط و سنجیده نفس کشید مبادا نفس بیجا بکشی به قول نیما من قایقم نشسته به خشکی

      ۵۷/۱۲/۲۳

      باز گلی به گوشه جمال .بازرگان در سخنرانی تله ویزیونی دیشب مثل دفعه های پیش خودمانی و صمیمی بود ، ولی دیشب حرفهایش اهمیت دیگری داشت چون خیلی مؤدبانه و خیلی زیرکانه از آیت الله و پریدنش به دولت و دخالتهای بیجایش انتقاد کرد. اگر این سرآغازی باشد و در سدی که دور و بر او کشیده اند نفوذی کند و خللی ایجاد نماید جای خوشبختی است. اگر نتوان از امام انتقاد کرد به جای دیکتاتور رفته دیکتاتور دیگری آمده منتها نه به آن قدرت و نه به آن .بدی خدا عاقبت ما مردم را به خیر کند. خیلی نگرانم

      بالاخره دیروز در کوی دوست از چاپخانه بیرون آمد چندتائیش هم به دست من رسید. یک وقتی ترس برم داشته بود که نکند بمیرم و کتاب ناتمام بماند؛ موقع جراحی زخم معده در لندن که تقریباً کتاب به نیمه رسیده بود میترسیدم بشریت از چنین شاهکاری بی نصیب بماند !

      الان کتاب با روحیه فعلی اجتماع ایران سازگار نیست پرت است و بوی نا می دهد. مثل سیب زمینی مانده است اما اگر مدتی بگذرد این بو می پرد و این محصول جوانه هایش را خواهد زد گمان میکنم کتابیست که احتیاج به زمان دارد تا جا بیفتد.

      ادامه

  • عکس‌ها
  • ویدئو‌ها
  • موسیقی