- دانلود فایل صوتی
-
متن قسمت
-
سلام به دوستان
شما شنونده صدای من از پادپخش روزها در راه هستید. روزها در راه را که شروع کردم این ایده در سرم بود که هر شماره را به یکی از بزرگان فرهنگ کشور که بر شکلگیری بنیان اندیشههای من و هم نسلانم موثر بودند، پیشکش کنم. راسیتش نخستین فردی هم که در ذهنم بود آقای دکتر محمدجعفر محجوب بودن، که همین عبارت سلام به دوستان که در دیباچه هر قسمت از زبانم میشنوید یادگار درسگفتارهای ایشان است.
رفته رفته که پیش اومدیم تقدیم نامهها که پایان بخش هر شماره روزها در راه بود فربهتر شد و شکل و شمائل خودش را شادابتر پیدا کرد و در واکنشهایی که از شنوندگانم گرفتم بیشتر مورد توجه قرار گرفت و این درخواست خرد خرد قوت گرفت که این ها را جداجدا هم منتشر کنیم.
حالیا شما صدای مرا به این مقصود میشنوید. اکنون تقدیم نامه شماره چهارده که در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰منتشر شده پیشکش به آقای مهرداد بهار
این شماره را به زبان شناس و اسطوره شناس معاصر مهرداد بهار تقدیم می کنم.
مهرداد بهار ایرانشناس و دانشمند برجستهای بود. آثارش از آفتاب مشهورتر است. شاگرد پورداوود و فروزانفر و هنینگ و بیلی و بویس بود. همکار خانلری در بنیاد فرهنگ بود. سالها در دانشگاه تهران درس داد و شاگرد پرورد. در تاریخ و فرهنگ و اساطیر و ادیان و زبانهای ایران پیش از اسلام متخصص بود. کتابها و مقالات نوشت که مورد مراجعۀ محققان است. مهرداد بهار تا دم آخر کار کرد. با درد و بیماری کار کرد و به ایران خدمت کرد. از بس ایران را دوست داشت و شوق داشت مردم ایران را بشناسند، با آن مقام شامخ علمی، برای کودکان هم کتاب نوشت تا آنها را با فرهنگ و اساطیر ایران آشنا کند. مهرداد فرزند ملک الشعرای بهار بود و همین باعث شد ذیل آوازه ی بلند پدرنامدارش کم تر مورد توجه قرار بگیرد. یک بار به شفیعی کدکنی غریبانه چیزی به این مضمون گفته بود این که فرزند آن پدر هستم باعث شده تلاش هایم به درستی دیده نشود .
به سایه گفته بود : من از ایران میروم به فلان کشور همسایه که بسیار فقیر است. به آن کشور ناآباد میروم که نگویند فرزند ملکالشعرا بهار برای تنآسانی از ایران رفت. بهار از ایران نرفت. خانلری نزد ساواک واسطه گری کرد و ریش گرو گذاشت و او را برای ایران و فرهنگ ایران حفظ کرد. اجازه دادند کارمند بانک مرکزی باشد و حق الساعتی در دانشگاه تهران تدریس کند. مهرداد بهار کارهای بزرگی در شناخت اساطیر ایران و میان رود انجام داد آثار مهمی چون
- واژهنامهٔ بُندهش (پهلوی - فارسی)، انتشارات بنیاد فرهنگ، تهران ۱۳۴۵
- اساطیر ایران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران ۱۳۵۲
- پژوهشی در اساطیر ایران، انتشارات توس، تهران ۱۳۶۲؛ چاپ دوم
- بُندهش، انتشارات توس، تهران ۱۳۶۹
- جُستاری چند در فرهنگ ایران، انتشارات فکر روز، تهران ۱۳۶۳؛ چاپ دوم ۱۳۶۴
- ادبیات مانوی (با ابوالقاسم اسماعیلپور)، انتشارات زنده رود/نشر کارنامه، تهران ۱۳۹۴
- از اسطوره تا تاریخ، نشر چشمه، تهران ۱۳۷۶
باید بدانیم که پیش از آثار او هیچ کتابی به طور مستقل در حوزه اسطورههای ایرانی نداشتیم و مهرداد بهار اولین کسی است که اسطورههای ایرانی را پژوهید و با نظریهپردازیهای مدرن و به روز زمانه خود تحلیل کرد. او از اسطورهشناسانی بود که به راستی صاحب مکتب و رویکردند.
بُندهش از نشر توس عمق کار علمی بهار را به خوبی می شناساند
در سال های اخیر نشر نیلوفر گفت و گوی خوش خوانی از مهرداد بهار و هوشنگ گلشیری به نام ما و جهان اساطیری منتشر کرد که خواننده را با خلاصه ای از اندیشه های اسطوره شناسانه بهار و اهمیت غرب آسیا در شکل گیری اندیشه ایرانی در پژوهش هایش آشنا می کند.
همین جا تا سخن به پایان نرسیده باید توضیح بدهم که تقدیمنامهی روزها در راه بر پایه نوشتهها و مصاحبهها و تکنگاریهایی که از استادان یا در ستایش استادان نوشته شده و یا حاصل موانست خودم با برخی از آن با بزرگواران یا فرزندگانشان بوده. همینطور یادداشتهای روانشاد ایرج افشار در کتاب نادره کاران، یا نوشتههای دوستم میلاد عظیمی در کانال تلگرامی نور سیاه و مواردی از این دست.
برای هر نمره معمولا ابتدا آن چه از اون فرد در ذهن دارم رو مینویسم بعد گشتی لابهلای اوراق میزنم و مطالبی جمع میکنم و با جابجا کردن و پس و پیش کردن مطالب گردآمده صورت مطلوب روزها در راه را از دل آن برمیسازم.
خوشحالم که دوستانی مثل شما همراهم هستید
ادامه
-
-
عکسها
-
-
ویدئوها
-
موسیقی