پادکست روزها در راه | قسمت هفتم | دویدن روی نوارهای غلتان

  • دانلود فایل صوتی
  • متن قسمت
    • 07- روزها در راه

      ۵۷/۱۱/۱۵

      امروز فکر میکردم که چرا مارکسیسم نمیتواند مرا جاکن کند. این را چند روز پیش نوشتم و بعداً گاه بیگاه به آن فکر کرده ام. البته بیشتر منظورم کمونیسم است تا مارکسیسم و این روی گردانی دلائل گوناگون دارد اما یکی از آنها اینست که گمان میکنم کمونیسم ساز و کاری مکانیسمی دارد که همیشه در برابر «تروتسکی» ها ، «استالین» ها پیروز میشوند و یا بدتر از آن «تروتسکی» ها بدل به «استالین» ها میشوند همچنانکه آن «مائو» تبدیل به این مائوتسه دون آخرهای عمر شد و آن کاسترو » . . به این کاسترو که دیگر نه انقلابی است و نه دیوانه ی عدالت و حقیقت رئیس دولت است و مصلحت اندیش و در نتیجه دنباله رو ،شوروی از ماجرای چک اسلواکی گرفته تا سیاستهای افریقائی و دیگر در غم راست و درستی و حقیقت و این «وسواس های بورژوائی نیست نمیدانم چه مناسبتی است میان مارکس و ماکیاول که مارکسیسم به ماکیاولیسم می انجامد. البته مسأله به این ترتیب مکانیسم) عمل (مارکسیسم از لنین شروع میشود ولی بهرحال اخلاق در مارکسیسم همیشه توجه مرا جلب می کرده است و هنوز چیز دندان گیری از خود مارکسیستها در این باب نخوانده ام و آنچه دیده ام . اخلاقی که پذیرفتنی باشد و معیارهای کلی universel داشته باشد - همه از مارکسیست هائی بوده که در برابر قدرت در وضع و موقع انقلابی بوده اند تروتسکی آرانی چه گوارا و ...) نه از آنهائی که در قدرت بودهاند در موقعیت مهار کردن انقلاب در وضع هماهنگ کردن و به کار بردن آن در زندگی روزانه سازگاری آن با ضرورت روزمرگی

      همه چیز در تاریکی و ابهام میگذرد آن هم با چه سرعتی مثل اینکه روی نوارهای غلطان در دالانی تاریک میدوانندمان و هر آن احتمال آنست که به دیوار بخوریم و نقش زمین شویم. آقا تا حالا مثل طوفان و سیلاب مثل فیل خشمگین هر مانعی را ویران کرده و راهش را رفته است با ارادهای بنیان کن و متهور اما حالا وضع دیگری است. آمده است و می خواهد دولتش را بر سر کار بگذارد آن هم علی رغم دولت موجود و ارتش به مذاکره هم رضایت نمی دهد پس چه جوری؟ آن توانائی نظامی هم مشاهده نمی شود که با قیام مسلحانه کار را یکسره کند و شاید اصلاً اینکاره هم نباشد دیگر اینجا هوش زیرکی قدرت مانور و بازیهای مصدقی میخواهد که جایش خالی است اما آن راه ها، شیوه ها و هدفهای سیاستمدارانه آقا را به اینجا نمی رساند اگر او تا حالا به این شدت و وسعت قلب و روح این نهضت را تسخیر کرده و به پیش تاخته درست برای همین است که روشها ، برداشت و دریافت کار بزرگ اجتماعیش ذاتاً مذهبی بوده است بنا را بر حق و ناحق ایثار مطلق در راه خدا و جهاد با شیطان گذاشته است. اما اینکه این شیوه در این مرحله - که نیروهای داخلی و خارجی دیگری هم در کار است و کشور در آستانه درگیری است - تا چه اندازه بهترین شیوه باشد و به کار آید و پیروزیهای به دست آمده را تباه نکند، با خداست. نشانه های اختلاف و آشفتگی در ارتش زیاد است اما هنوز وحشی ترین قسمتهای آن دست نخورده باقیمانده و شاید مهیای آدمکشی است آیا ممکن است که آمریکائی ها برای احتراز از وضعی بدتر این ماشین کشت و کشتار را به طرف آقا برانند تا زیر پرچم او به هر تقدیر دست نخورده بماند تا به خیال خودشان جلوگیری از کمونیسم موقع ژئوپولیتیک نفت بازار ایران و ... کمابیش دست نخورده بماند؟

      ۵۷/۱۱/۱۷

      امروز در روزنامه آیندگان در مصاحبه ی آیت الله ) و عنوان های فرعی مصاحبه این جمله ها دیده میشد مخالفت با حکومت بازرگانان مخالفت با شرع است و جزایش بسیار زیاد در فقه اسلام قیام بر ضد حکومت ،اسلامی قیام بر ضد خداست». در این انقلاب اسلام در opposition بود و هنوز هست کار آیت الله خمینی آیت الله قمی و دیگر رهبران مذهبی تقریباً همزمان در مبارزه با دستگاه یزیدی آریامهر شروع و تا حالا دنبال شد. از سوی دیگر جهاد ثمربخش شریعتی بود حتی نهضت سیاسی آزادی ایران گروه) (بازرگان فعالیتی سیاسی (غیر مذهبی داشت اما از سوی مردان مذهبی و مؤمن. اما اکنون اسلام میکوشد از opposition بدرآید و خود قدرت حاکم شود (مثل زمان صفویان در نتیجه دیگر نه تنها انقلابی نخواهد بود بلکه پس از مدتی انشاالله نه بلافاصله نیروئی سدی بازدارنده خواهد شد؛ ضد انقلابی!

      اسلام نیروئی مانع میشود چون که راهی به آنسوتر از خود نشان نمی دهد، چون که آنسوتری ندارد اسلام هدف است از آنجا که امر حقیقت و راه الهی است مطلق است نمی تواند آنسوتری داشته باشد هدف «بودن» در ذات و جوهر آنست.

      در بیست سال اخیر با مبارزه ی فعال به ضد وضع موجود و نهاد هایش، انقلابی بود .

      اینکه مذهب چرا و چگونه خود را به نهادی به ضد «نهاد » وضع موجود بدل کرد و چگونه پرچمدار مبارزه شد موضوعی جالب توجه و قابل مطالعه است.

      حزب فقط حزب الله

      رهبر فقط ذح الله».

      صحبت بر سر این فقط است. اگر مذهب روح هدف باشد وقتی به سیاست بپردازد، این خصلت خود را به سیاست هم می دهد. در نتیجه وضع سیاسی ئی که مذهب به خود میگیرد نیز هدف میشود به صورت مطلق در می آید.

      مطلق طلب و توتالیتر می شود .

      ادامه

  • عکس‌ها
  • ویدئو‌ها
  • موسیقی