- دانلود فایل صوتی
-
متن قسمت
-
روزها در راه ـ تقدیم نامه ـ سید جعفر شهیدی
سلام به دوستان
شما شنونده صدای من از پادپخش روزها در راه هستید. روزها در راه را که شروع کردم این ایده در سرم بود که هر شماره را به یکی از بزرگان فرهنگ کشور که بر شکلگیری بنیان اندیشههای من و هم نسلانم موثر بودند، پیشکش کنم. راسیتش نخستین فردی هم که در ذهنم بود آقای دکتر محمدجعفر محجوب بودن، که همین عبارت سلام به دوستان که در دیباچه هر قسمت از زبانم میشنوید یادگار درسگفتارهای ایشان است.
رفته رفته که پیش اومدیم تقدیم نامهها که پایان بخش هر شماره روزها در راه بود فربهتر شد و شکل و شمائل خودش را شادابتر پیدا کرد و در واکنشهایی که از شنوندگانم گرفتم بیشتر مورد توجه قرار گرفت و این درخواست خرد خرد قوت گرفت که این ها را جداجدا هم منتشر کنیم.
حالیا شما صدای مرا به این مقصود میشنوید. اکنون تقدیم نامه شماره پانزدهم که در تاریخ ۲۷ فروردین۱۴۰۰ منتشر شده پیشکش به آقای سید جعفر شهیدی
این شماره را به دکتر سید جعفر شهیدی استاد دانشگاه،محقق، مصحح متون کهن، ادیب، نویسنده، مورخ، مترجم و مدیر مؤسسه لغتنامه که از خادمان فرهنگ ایران و اسلام پیشکش می کنم. تحقیقات تاریخی و پژوهشهای ادبی دو چشم انداز عمدهی تکاپوی علمی شهیدیست. در درس دو مرجع عام آیات عظام بروجردی و خوئی در قم و نجف بالید و به اجتهاد رسید. بیماری او را از ادامه راه فقاهت بازداشت به ایران آمد و از شاگردان برجستهٔ علیاکبر دهخدا و بدیعالزمان فروزانفر در دانشگاه تهران شد تا آنجا که علامه دهخدا از او دعوت به همکاری کرد و در نامهای به دکتر آذر (وزیر فرهنگ وقت) نوشت: «او اگر نه در نوع خود بینظیر، ولی کمنظیر است.
کوشنده تا پایان عمر راه دهخدا را در لغتنامه ادامه داد حتا کلاس چهارشنبه های درسش را هم در همان موسسه برگزار می کرد. کار ناتمام فروزانفر شرح مثنوی شریف را هم با همان قوت پیش برد و به سرانجام رساند و هم اکنون یکی از بهترین و کرامندترین شرح های مثنوی پیش روی مشتاقان مولانا ست. در ترجمه گرانقدرش از نهجالبلاغه کوشید ضمن برگردان معنا به پارسی از اسلوب گفتار آسمانی مولا دور نیفتد و با تاریخ تحلیلی اسلام فرصتی نو برای بازگویی روشمند و اندیشمندانه تاریخ به وجود آورد.
از نقاط درخشان زندگی شهیدی رفتار آموزندهش پس از شهادت و فراق جانسوز فرزندش سیداحسان در دفاع مقدس بود که هرگز زیر بار پذیرش هدایای ارسالی از بنیادشهید نرفت در یکی از این موارد در مرقومه ای چنین نوشت:
پس از عرض سلام، چندی پیش یک دستگاه یخچال از سوی قسمت تدارکات بنیاد به خانهی بنده تحویل شده است. درپی آن بودم که فرستنده کیست؟ وسفارش دهنده چه کسی؟ سرانجام معلوم شد توصیه کننده جناب عالی و دستور دهنده حضرت ... هستند.
با عرض تشکر از هر دو بزرگوار باید بگویم؛ این بنده زندگی خودرا طوری پی ریزی کردهاست که با حداقل مَؤنِه بتواند ساخت. اگر این یخچال فروشی است، توانایی پرداخت بها را ندارم واگر اهدایی است، به هیچ وجه خود را درگرفتن آن مستحق نمیدانم. بههرحال همانطور در صحن خانه معطل ماندهاست و میترسم از تابش آفتاب آسیب ببیند. لطفاً دستور فرمایند آنرا عودت دهند وگرنه باید هزینۀ بازگشت را هم خود بپردازم. والسلام علیکم ورحمة الله.
از شهیدی، کتابخانهای ۳۰ هزار جلدی در نارمک تهران به جای مانده است. شهیدی در سال ۱۳۷۴ منزل مسکونی خود در نارمک تهران را به شهرداری تهران واگذار کرد. این خانه در همان سال به کتابخانه عمومی دکتر شهیدی تبدیل شد. پس از درگذشت دکتر شهیدی، اتاقی در این کتابخانه به موزه نگهداری برخی آثار او اختصاص داده شد
همین جا تا سخن به پایان نرسیده باید توضیح بدهم که تقدیمنامهی روزها در راه بر پایه نوشتهها و مصاحبهها و تکنگاریهایی که از استادان یا در ستایش استادان نوشته شده و یا حاصل موانست خودم با برخی از آن با بزرگواران یا فرزندگانشان بوده. همینطور یادداشتهای روانشاد ایرج افشار در کتاب نادره کاران، یا نوشتههای دوستم میلاد عظیمی در کانال تلگرامی نور سیاه و مواردی از این دست.
برای هر نمره معمولا ابتدا آن چه از اون فرد در ذهن دارم رو مینویسم بعد گشتی لابهلای اوراق میزنم و مطالبی جمع میکنم و با جابجا کردن و پس و پیش کردن مطالب گردآمده صورت مطلوب روزها در راه را از دل آن برمیسازم.
خوشحالم که دوستانی مثل شما همراهم هستید
ادامه
-
-
عکسها
-
-
ویدئوها
-
موسیقی